آنچه باید درباره من بدانید

من دو دست دارم. هر دست من پنج انگشت دارد. آسمان آبی است. البته شب ها هم سیاه می شود. ماه به دور زمین می چرخد. زمین به دور خورشید می چرخد. زمین گرد است. این ها همه بدیهی هستند. برای من همجنس گرایی شاید از همه مثال هایی که گفتم هم طبیعی تر و بدیهی تر باشد. هیچ وقت نتوانستم با همجنسگراهایی ارتباط بر قرار کنم که چپ و راست نرمال بودن خود را جار می زنند . همین تلاش مذبوحانه برای اثبات عادی بودن تنها دلیل غیر طبیعی شمردن شماست! عده ای با پشتکار مثال زدنی و تا حدودی مضحک صفحات وب و مجلات مختلف را زیر و رو می کنند و تا به تحقیق نصفه نیمه یا مقاله ای در زمینه همجنس گرایی می رسند از شادی بال در می آورند. آن را در بوق و کرنا می کنند که : «ببینید؟؟ فلان محقق گفته همجنس گرایی ارثی است! فلان تحقیق نشان داده ژن همجنس گرایی وجود دارد! فلان دکتر گفته همجنس گرایی بیماری نیست» و ذوق مرگ می شوند. بله همجنس گرایی بیماری نیست اما این Obsession غیر عادی در جهت اثبات خود به دیگران اگر بیماری نباشد عقده است!


من هیچ دلیلی نمی بینم که برای کسی توضیح بدهم «چرا» همجنس گرا هستم. من همینم که هستم. این گدایی اعتبار دون شان هر انسانی است. من یک همجنس گرا هستم و به این مسئله افتخار می کنم. در شخصیت و رفتار من شاید نقاط تاریک و غیر قابل تحمل زیادی باشد اما همجنس گرایی مطمئناَ یکی از این سیاهی ها نیست. هر کسی که می تواند من را همان گونه که هستم بپذیرد، اولین قدم را به سمت من برداشته است. باقی مسائل همه در ردیف دوم هستند. هر کس که نمی تواند مسئله ای به این بدیهی را بپذیرد، می تواند برود به جهنم. از همجنسگراها خوشت نمی آید؟ (انگار که یکی بگوید از چپ دست ها خوشم نمی آید) خب به درک. دنیا این همه ابله دارد. تو هم می توانی به جمع غیر قابل شمارش آنها بپیوندی. همین چند خط هم که درباره ات نوشته شد از سرت زیاد است.



خلاصه اینکه همجنسگرایان عزیز، ترانسکشوال ها، دگرباش ها، یا هر اسم دیگری که قرار است فردا برایتان بسازند: لطفاَ ارزش خودتان را بدانید. اگر برای خودتان احترام قایل نباشید، دیگران هم برایتان احترامی قایل نخواهند بود.



سیاهپوستان هم هیچ گاه برای اثبات برابری خود دلایل ژنتیکی یا علمی نیاوردند. آنها برابرند چون «این بدیهی است»